Short Term 12
دوازدهِ موقتی/  دستین کرتون/ 2013 :
سینماقصر: تداوم زندگی با وجود رنج‌ها. فکرشده. صمیمی
کیفیت: حتما ببینید

معرفی فیلم دوازده موقتی(Short Term 12)

صبر کن تا بگذره

فیلمی روان و دوست داشتنی درباره‌ی گذشتن از مراحل سخت زندگی. دستین کرتون، دوازده موقتی را بر اساس فیلم کوتاهی که پیشتر خودش ساخته گسترش داده و به لحنی فکر شده رسیده: ترکیبی از ملالت زندگی در کنار انفجاری که از فشارهایی عصبی ناشی می‌شود.کرتون اکثر شخصیت‌هایش را در دوراهی زندگی یا پوچی قرار می‌دهد و می‌کوشد نشان دهد این انتخاب شخص در مواجه با مصیبت‌های زندگی‌ست که آینده‌ی او را می‌سازد نه نگه‌ داشته شدنش در مرکزی خاص و یا حتا تحت مراقبت دکتر بودن. در نتیجه آدم‌های دوازده موقتی همان‌قدر که معمولی به نظر می‌رسند عمیق و دست نایافتنی هستند

تجربه‌هایی هولناکِ دوران کودکی و نوجوانی تجربه‌هایی ناب هستند که علاوه بر بار روانی، با خود گوشه‌گیری و ترس تکرار را به همراه دارند .بچه های درمانگاه- زندانِ دوازده موقتی باید طی حضور موقتی‌شان بیاموزند چیزی که مهم است، مدیریت عصبیتی‌ست که آنها را از شکل عادی زندگی خارج و حضورشان در اجتماعات عمومی، مثل مدرسه، را با مشکل مواجه کرده است. آنها تحت نظر قرار گرفته‌اند زیرا یافتن آدم‌هایی که در این عبور کمک حال‌شان باشند از سخت‌ترین کارهای دنیاست. از این رو دوازده موقتی راویِ یکی عجیب‌ترین رابطه‌ها در میان فیلم‌های سال 2013 است. شاید عامل اصلی اینکه فیلمی ساده و سر راست در ذهن‌مان باقی می‌ماند چنین چیزهایی باشد. رابطه‌ی گریس (بری لارسون) و میسن (جان گالاگر جونیور) چیزی از جنس سایر رابطه‌های که به شکل معمول در فیلم‌ها می‌بینیم نیست. میسن (که گالاگر آن را به شکل کمال یافته‌ی شخصیتش در سریال اتاق خبر تبدیل کرده) به شکل هم‌زمان نقش معشوق/ شوهر/ پدر را برای گریس ایفا می‌کند  و  همان‌طور که از این ایفای نقش‌هایی متناقض خسته و دل‌زده شده، از مجاورت با دختری که همچنان حفره‌های سیاه درونش را از او پنهان می‌کند لذت می‌برد. عقده‌ی فرو خورده‌ی گریس که با خبر آزادی پدرش از زندان در طول فیلم رفته رفته سر باز می‌کند، این بار با همراهی و صبوری مدیسن به مسیر درستی هدایت می‌شود و این دو می‌آموزد آنچه را که سعی در آموختنش به بچه‌ها دارند در مقام عمل با چه سختی‌هایی همراه است. شاید به همین دلیل باشد که ابتدا و انتهایی فیلم سکانس‌هایی مشابهی هستند با رفتارهایی مشابه اما در این گذر کوتاه زمان آدم‌ها چیزهایی یاد می‌گیرد که وقتی بعدها تجربه‌های‌شان را برای دیگران تعریف می‌کنند باعث شگفتیِ خود و دیگران می‌گردند.پس در هر انفجار عصبیتی باید صبر کرد تا بگذرد.